به بهانه روز ملاصدرا

ساخت وبلاگ


کودکی و نوجوانی
ملاصدرا در روز نهم جمادی‌الاول سال ۹۷۹ قمری (هفدهم مهر ۹۵۰، ۱۵۷۱ میلادی)، در شیراز و در محله قوام زاده شد و او را محمد نامیدند. به روایتی پدر او خواجه ابراهیم قوام، مردی دانشمند و وزیر فرماندار پارس - محمد میرزا که بعدها به شاه محمد خدابنده معروف شد بود - و صدرالدین محمد تنها فرزند او، حاصل یک دعا بود. به باور هانری کربن خواجه ابراهیم بازرگان بود و به خرید و فروش مروارید، شکر بنگاله و شال کشمیری می‌پرداخت. وی هر از گاهی برای به دست آوردن مروارید به مغاص لؤلؤ در بحرین می‌رفت. ابراهیم قوام در آغاز، محمد کوچک را به مکتب‌خانه ملااحمد در محله قوام و به نزد ملااحمد برد. محمد دو سال در این مکتب‌خانه خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را فراگرفت. سپس او را به یک معلم خانگی به نام ملا عبدالرزاق ابرقویی سپردند تا به محمد صرف و نحو بیاموزد.
دو پیشامد سبب وقفه در تحصیل محمد نوجوان شد، یکی وفات ملا عبدالرزاق ابرقویی بود که محمد نوجوان را در مرگ استاد خود سوگوار کرد و دیگر وفات شاه تهماسب یکم صفوی و به پادشاهی رسیدن شاه اسماعیل دوم صفوی که سبب ناامنی ایران از جمله شیراز گشت، و ابراهیم قوام از بیم جان خانوادهی خود را از شیراز به امیرنشین‌های جنوب خلیج فارس کوچاند.
پس از مرگ یا کشته شدن شاه اسماعیل دوم و با به فرمانروایی رسیدن شاه عباس یکم دوران هرج‌ومرج به پایان رسید و ابراهیم و خانواده‌اش به شیراز بازگشتند. محمد به فرمان پدرش به بصره رفت و در حجرهی بازرگانی شیرازی به نام یوسف بیضاوی که پدرش با او قرارداد بازرگانی بسته بود، به کار مشغول شد.
سه ماه پس از آن، ابراهیم قوام به دیار باقی شتافت و محمد سوگوار ناگزیر به شیراز بازگشت و به گرداندن حجره‌های بازرگانی پدرش پرداخت.
زندگی و تحصیل در قزوین و سپس اصفهان
ملاصدرا در سن ۶ سالگی به همراه پدرش در پی شاه محمد خدابنده به قزوین پایتخت آن دوران صفویان رفت و دوران نوجوانی و جوانی اش را در آن سامان سپری کرد، او درمدرسه» التفاتیه« قزوین حجره‌ای داشت که هم‌اکنون نیز برای بازدید «طلبه‌ها» و «گردشگران» پابرجااست، سنگ بنای پیشرفت علمی او در حوزه‌های علمیه قزوین بود. در همان‌جا با شیخ بهایی و میرداماد آشنا شد و پس از انتقال پایتخت به اصفهان، با استادانش به اصفهان مهاجرت نمود.
او در مدرسه خواجواصفهان نیز از محضر درس استادانش شیخ بهایی، میرداماد((معلم ثالث) و میرفندرسکی بهره جست. ملاصدرا دروس فقه، علوم حدیث و تفسیر را از شیخ بهایی، حکمت الهی و حکمت شرق و غرب را از میرداماد و علم ملل و نحل را از میرفندرسکی آموخت.
به هر حال شاه عباس یکم در پایان سال ۹۹۹ هجری قمری (به روایتی ۱۰۰۶)، از قزوین به اصفهان نقل مکان کرد و این شهر را به پایتختی خویش برگزید.
در بخش‌کردن میراث یکی از توانگران اصفهان، هوش، آگاهی و دانش ملاصدرا در مسایل فقهی بر شاه عباس آشکار شد و شاه تصمیم گرفت تا از مدرسه خواجه بازدید کند و با شیخ بهایی و ملاصدرا بیشتر آشنا شود.
دوران تبعید
ملاصدرا پس از کسب درجهی اجتهاد، به تدریس در مدرسهی خواجه پرداخت، اما از آنجایی که نظریاتش در برخی مسائل فقهی با بیشتر دانشمندان قشری اصفهان متفاوت بود، او را به بدعت‌گذاری در دین متهم ساختند و خواهان اخراج او از مدرسه و در نهایت تبعید او از اصفهان شدند. بدین سان ملاصدرا از اصفهان تبعید شد. او راه مورچه خورت را در پیش گرفت و از آن‌جا راهی کهک قم گشت. برخی از اتهام‌هایی که به وی می‌زدند در کتاب گفتگوی خرد آمده‌است.
ملاصدرا در دوران تبعید به حوزه‌هایی رفت اما به او اجازه نمی‌دادند. جلوی او را می‌گرفتند و او را مرتد می‌خواندند. ملاصدرا به مدت ۵ یا ۷] سال در کهک قم و در تبعید زیست، اما هرگز کار تدریس و پژوهش را رها نکرد و در همان روستای کوچک و دورافتاده به برگزاری جلسات درس مبادرت نمود. دروس وی بیشتر دربارهی افکار و باورهای حکیمان و دانشمندان ایرانی مانند شهاب‌الدین سهروردی، ابن سینا و ابویعقوب الکندی و برخی از دانشمندان اندلسی همچون ابن عربی و ابن رشد بودند.[۲۰] به روایتی دیگر، او در این مدت به ریاضت و عبادت پرداخت و مدتی را نیز در شهر قم سپری نمود.
بازگشت به شیراز
الله وردی خان حاکم ایالت فارس امپراتوری صفوی در زمان شاه عباس هنگام ساخت مدرسه خان در شیراز، ملاصدرا را که توسط علمای اصفهان تکفیر و در کهک قم تبعید شده بود به شیراز دعوت کرد. او نامه‌ای بدین مضمون به ملاصدرا نوشت:
«من نمی‌توانم به کهک بیایم تا بتوانم از محضر درس شما استفاده کنم و به همین جهت در شیراز بنای مدرسه‌ای را برای شما شروع کرده‌ام و همین که تمام شد اطلاع می‌دهم که بیایید و در این مدرسه تدریس کنید.»
الله‌وردی خان در وقف نامه مدرسه تصریح کرد که اختیار تدریس را به ملاصدرا واگذار می‌کنم تا اینکه هر درسی را که می‌خواهد در برنامه دروس مدرسه قرار دهد.
حکومت صفوی و در راس آنان شاه عباس تمایلی به تبعید ملاصدرا از اصفهان نداشتند و شاه عباس صفوی به اجبار علمای اصفهان به این کار تن داد. از این رو، الله‌وردی خان گرجی حاکم فارس، بر آن شد که برای این دانشمند در شیراز مدرسه‌ای ساخته و از او برای تدریس در این مدرسه دعوت کند. با پایان یافتن ساخت و ساز بخش مهمی از این مدرسه که بعدها به مدرسه خان نامی شد، الله‌وردی خان چشم از جهان بست و به دیار باقی شتافت. پس از او فرزند وی امام قلی خان که از دوستان دوران جوانی ملاصدرا بود پس از پدرش به حکومت فارس رسیده بود، پس از فتح هرمز و بیرون راندن پرتغالی‌ها از خلیج فارس، و در پی پیروزی حکم رفع تبعید ملاصدرا را از شاه عباس گرفته و ملاصدرا را به شیراز دعوت کرد.
درخشان‌ترین دوره زندگی ملاصدرا از لحاظ سودی که به جامعه رساند و طی آن دوره کتاب‌های فراوان و ارزشمندی نگاشت، دوره‌ای است که او پس از بازگشت از کهک در شیراز شروع به تدریس کرد.
ملاصدرا پس از بازگشت به شیراز، تدریس در این مدرسه نوساز را آغاز کرد. در این مدرسه افزون بر حکمت و فقه، ادبیات، اخترشناسی، ریاضیات، شیمی، معرفةالارض (زمین‌شناسی) و علوم طبیعی نیز تدریس می‌شد. اهمیت این مدرسه از مدرسه خواجه اصفهان نیز فزونی یافت.[۲۳]
الله‌وردی خان گرجی با این اقدام خود، دانشگاهی به مفهوم واقعی آن روز بنیان گذاشت، که در آن افزون بر حکمت، فقه، ادب، نجوم، علم حساب، هندسه، زمین‌شناسی، جانورشناسی، گیاه‌شناسی و شیمی تدریس می‌شد. ملاصدرا در پناه فرهنگ دوستی و آزاداندیشی الله وردی خان گرجی تألیفات فراوانی از خود بر جای گذاشت، اما مهم‌ترین حاصل عمر وی بنیاد نهادن حکمت متعالیه بود. بدین وسیله به عالم تشیع خدمتی عظیم نمود.
درگذشت
بنا بر مشهور ملاصدرا در سال ۱۰۵۰ قمری (۱۶۴۰ میلادی) درگذشته‌است، اما مطابق یادداشت‌های نوه او به نام محمد علم‌الهدی (فرزند فیض کاشانی)، سال صحیح درگذشت وی ۱۰۴۵ قمری (۱۶۳۵ میلادی) بوده‌است، و گسست ناگهانی و ناقص ماندن برخی نوشته‌های وی مانند تفسیر قرآن و شرح اصول کافی از (شیخ کلینی) در حدود سال ۱۰۴۴ قمری (۱۶۳۴ میلادی)، تاییدکننده این ادعاست.
وفات ملاصدرا در شهر بصره واقع شد ولی بنابر سنت شیعیان او را به شهر نجف بردند و بنابر گفته نوه وی، علم‌الهدی، او را در سمت چپ صحن حرم علی بن ابی‌طالب دفن نمودند.
سالروز بزرگداشت هر ساله در ایران، روزی (در تاریخ اول خرداد) تحت عنوان «سالروز بزرگداشت ملاصدرا» شناخته و برپا می‌شود. همچنین در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران، در بخش مناسبتها، یکم خرداد بنام وی یعنی «روز بزرگداشت ملاصدرا [صدرالمتألهین]» نامگذاری شده‌است.
باورها
ملاصدرا شیعه مذهب و پیرو آئین دوازده‌امامی بود، به اصول و فروع دین اسلام و مذهب شیعه اعتقاد داشت. همان‌طور که در فقه شیعه چهار اصل قرآن، حدیث، عقل و اجماع برای بدست آوردن احکام بکار می‌رود، ملاصدرا نیز در مباحث عقلی تلاش وافری نمود تا این وجهه از برهان جایگاه خود را در مذهب شیعه دوباره بازیابد، وی در کتاب الاسفارالاربعه جلد ۸ آورده‌است: «نمی‌شود قوانین این دین بر حق‌الهی (اسلام) که چون خورشید روشن و درخشان است با دانش استدلالی یقینی مخالفت داشته باشد. نیست باد فلسفه ای که قوانینش با کتاب قرآن و سنت رسول خدا و ائمه اطهار مطابقت نداشته باشد.»
عرفان شیعی
ملاصدرا بر این باور بود که مذهب شیعه دو وجه دارد، وجه ظاهری، یعنی همان شریعت و احکام دینی، و وجه باطنی، که همان درون‌مایه و حقیقت مذهب شیعه‌است و ملاصدرا آن را عرفان شیعی می‌نامید. او برای رستگاری انسان، هم شریعت و پایبندی به فرایض دین را لازم می‌شمرد و هم سیر و سلوک عرفانی برای رسیدن به حقیقت مذهب شیعه را ضروری می‌دانست. این در حالی بود که بیشتر دانشمندان قشری اصفهان، دید خوبی نسبت به عرفان نداشتند. ایشان بر این باور بودند که بسیاری از عارفان، به احکام دین اسلام پایبند نیستند و عمل به فرایض دینی را برای رسیدن به رستگاری لازم نمی‌بینند. یکی از دلایل تبعید ملاصدرا از اصفهان همین باور بود.
ملاصدرا اگرچه به عرفان باور داشت، اما کوتاهی از احکام و واجبات دین را به بهانهی سیر و سلوک عرفانی رد می‌کرد. با دانشمندان قشری نیز به دلیل ستیز با عرفان شیعی مخالف بود. همچنین با برخی از صوفیان که عمل به واجبات دینی را ضروری نمی‌دانستند، مخالف بود. البته برخی معتقدند ملاصدرا با ادغام فلسفه و عرفان ناخواسته راه را برای بسته شدن مسیر فلسفه ورزی در جهان اسلام فراهم کرد.
حکمت متعالیه
مکتب ملاصدرا که حکمت متعالیه نامیده می‌شود، بر اصل«وجود» و تمایز آن از «ماهیت» استوار است. بنابر دیدگاه او، بدیهی‌ترین مسئلهی جهان، مسئلهی وجود یا هستی است که ما با علم حضوری و دریافت درونی خود، آن را درک کرده و نیازی به اثبات آن نداریم. اما ماهیت، آن چیزی است که سبب گوناگونی و تکثر پدیده‌ها می‌شود و به هر وجود، قالبی ویژه می‌بخشد. همهی پدیده‌های جهان در یک اصل مشترکند که همان «وجود» نام دارد و وجود، یگانه‌است؛ زیرا از هستی‌بخش (یعنی خداوند یگانه) سرچشمه گرفته، اما ویژگی‌های هر یک از این پدیده‌ها از تفاوت میان ذات و ماهیت آن‌ها حکایت دارد؛ بنابراین دیدگاه، اصل بر وجود اشیاء است و ماهیت، معلول وجود به‌شمار می‌آید.ملاصدرا در مخالفت با استادش میرداماد که خود پیرو سهروردی بود، مدعی شد که «وجود» امری حقیقی است و ماهیت امری اعتباری. صدرا دربارهی حرکت نیز نظریه جدیدی عرضه کرد که به حرکت جوهری مشهور است. تا قبل از آن تمامی فلاسفه مسلمان، معتقد به وجود حرکت در مقولات نه‌گانه عَرَض بودند و حرکت را در جوهر محال می‌دانستند. اما صدرا معتقد به حرکت در جوهر نیز بود و موفق شد چهار جریان فکری یعنی کلام، عرفان، فلسفه افلاطون و فلسفه ارسطو را در یک نقطه گرد آورد و نظام فلسفی جدید و مستقلی به وجود آورد.
شاگردان ملاصدرا ملا محسن فیض کاشانی(داماد وی)عبدالرزاق (فیاض) لاهیجی (داماد وی)قوام‌الدین محمد نیریزیملا عبدالمحسن کاشانیملا حسین تنکابنیحکیم آقاجانیملا محمد یوسف الموتی
با وجود زمان طولانی که ملاصدرا در شیراز، قم و اصفهان تدریس کرده‌است، اما تاریخ از شاگردان او جز تعداد اندکی نام نبرده‌است. مشهورترین آن‌ها دو دامادش ملا محسن فیض کاشانی و فیاض لاهیجی می‌باشند که توسط ملاصدرا ملقب به فیض و فیاض گردیدند.
آثارملاصدرا
آثار ملاصدرا را بیش از پنجاه اثر دانسته‌اند که آن‌ها را بر حسب نوع تفکر موجود در پس هریک، می‌توان در دو دسته اصلی علوم نقلی و علوم عقلی جای داد.الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الاربعة، ترجمه کامل این کتاب با عنوان «اسفار عقلی اربعه» با ترجمه محمد خواجوی توسط انتشارات مولی منتشر شده‌است.مفاتیح الغیب، ترجمه محمد خواجوی، انتشارات مولی.أسرار الآیات، ترجمه محمد خواجوی، انتشارات مولی.التعلیقة علی إلهیات الشفاء (ناتمام)شرح اصول الکافی (ناتمام،) ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.المشاعر، ترجمه غلامحسین آهنی، انتشارات مولی.إیقاظ النائمینرسالة فی الواردات القلبیة (التسبیحات القلبیة)رسالة فی الحشر، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.رسالة فی إتصاف الماهیة بالوجودرسالة فی التشخصرسالة فی الحدوث، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.رسالة فی القضاء والقدررسالة فی سریان الوجودرسالة مسماة بإکسیر العارفینتفسیر القرآن الکریم:
الف ـ آیة النور، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.
ب ـ آیة الکرسی
ج ـ سورة الأعلی، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.
د ـ سورة البقرة (ناتمام)
ه ـ سورة الجمعة، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.
و ـ سورة الحدید
ز ـ سورة الزلزال، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.
ح ـ سورة السجدة
ط ـ سورة الطارق، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.
ک ـ سورة الفاتحة
ل ـ سورة الواقعة، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.
م ـ سورة الیسسه اصل، تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.رسالة العرشیة، ترجمه و تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.المظاهر الإلهیةمتشابهات القرآنالمسائل القدسیة (الحکمة القدسیة ـ القواعد الملکوتیة ـ طرح الکونین)أجوبة مسائل بعض الخلانالشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة، ترجمه علی بابایی، انتشارات مولی.المبدأ و المعادزاد المسافر (زاد السالک)رسالة فی إتحاد العاقل والمعقول، ترجمه علی بابایی، انتشارات مولی.أجوبة المسائل الجیلانیةأجوبة المسائل الکاشانیةأجوبة المسائل النصیریةرسالة فی إصالة جعل الوجود، ترجمه علی بابایی، انتشارات مولی.التنقیح فی المنطق (اللمعات الإشراقیة فی الفنون المنطقیة)الحشریةالخلسةخلق الأعمال (الجبر والتفویض ـ القدر فی الأفعال)، ترجمه علی بابایی، انتشارات مولی.دیباجة عرش التقدیسشواهد الربوبیةالفوائد:
الف ـ رد الشبهات الإبلیسیة
ب ـ شرح حدیث «کنت کنزا مخفیا …»
ج ـ فی بیان الترکیب بین المادة والصورة وإرتباطها بقاعدة بسیط الحقیقة
د ـ فی ذیل آیة الأمانة
ه ـ فی المواد الثلاثرسالة اللمیة فی إختصاص الفلک بموضع معین (حل الإشکالات الفلکیة)رسالة فی المزاجتفسیر سورة التوحید (۱)تفسیر سورة التوحید (۲)رسالة الوجودحل شبهة الجذر الأصمکسر اصنام الجاهلیةالتصور والتصدیقشرح الهدایة الأثیریةالتعلیقة علی شرح حکمة الإشراقالحاشیة علی القبساتاثبات شوق الهیولی بالصورةشرح حدیث «خلق الأرواح قبل الأجساد بألفی عام»الحرکة الجوهریةالحاشیة علی الرواشح السماویة (مشکوک)تفسیر حدیث «الناس نیام فإذا ماتوا إنتبهوا» (مشکوک)رسالة فی الإمامة (مشکوک)دیوان شعر (جمع‌آوری ملا محسن فیض کاشانی)، تصحیح محمد خواجوی، انتشارات مولی.نامه‌ها (دو نامه به میرداماد و.....)
منابعمولیانی، سعید. جایگاه گرجی‌ها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران. اصفهان: یکتا، ۱۳۷۹.سامی، علی. شیراز دیار سعدی و حافظ. شیراز: چاپخانهی موسوی، ۱۳۴۷.کربن، هانری، ذبیح‌الله… منصوری، ملاصدرا: فیلسوف و متفکر بزرگ اسلامی، انتشارات جاویدان، ۱۳۶۱ خورشیدی.هستی‌شناسی تاویلی و هرمنوتیک قرآنی نزد صدرالدین شیرازی، علیرضا اسمعیل زاد، نامه فرهنگ،
تابستان ۱۳۸۴ - شماره ۵۶نگاهی به زندگی ـ شخصیت و مکتب صدرالمتالهین (۴)، محمد خامنه‌ای خردنامه صدرا، ش۴، تیر ۱۳۷۵پایگاه اطلاع‌رسانی بنیاد حکمت اسلامی صدراNasr, Seyyed Hossein, and Leaman, Oliver (eds), History of Islamic Philosophy, Ansarian Publications - Qum, Iran, 1993. ISBN 964-438-307-9

دین و زندگی...
ما را در سایت دین و زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : edinzendege6 بازدید : 103 تاريخ : جمعه 16 ارديبهشت 1401 ساعت: 5:38